می نویسم روی دفتر سال نو
باز یک احساس و یک آغاز نو
بازهم عاشق شدن، پروانگي
بازهم جاری شدن در زندگی
باز همصحبت شدن با یاسها
با اقاقي های شهر رازها
باز در تکرار شادی گم شدن
در هیاهوی زمین پیدا شدن
بازهم میلاد نو، انسان نو
طرح تازه، ایده و افکار نو
آه، آری بازهم در این بهار
می زند لبخند بر ما روزگار